الف سین

سلام خوش آمدید

آزادى معنوى یعنى چه؟ انسان یک موجود مرکب و داراى قوا و غرایز گوناگونى است. در وجود انسان هزاران قوه نیرومند هست. انسان شهوت دارد، غضب دارد، حرص و طمع دارد، جاه طلبى و افزون طلبى دارد. در مقابل، عقل دارد، فطرت دارد، وجدان اخلاقى دارد. انسان از نظر معنا، باطن و روح خودش‏ ممکن است یک آدم آزاد باشد و ممکن است یک آدم برده و بنده باشد؛ یعنى ممکن است انسان بنده حرص خودش باشد، اسیر شهوت خودش باشد، اسیر خشم خودش باشد، اسیر افزون طلبى خودش باشد و ممکن است از همه اینها آزاد باشد.

ممکن است انسانى باشد که همان‏طور که از نظر اجتماعى آزادمرد است، زیر بار ذلت نمیرود، زیر بار بردگى نمی‏رود و آزادى خودش را در اجتماع حفظ می‏کند، از نظر اخلاق و معنویت هم آزادى خود را حفظ کرده باشد، یعنى وجدان و عقل خودش را آزاد نگه داشته باشد. این آزادى همان است که در زبان دین «تزکیه نفس» و «تقوا» گفته مى‏شود.

آیا ممکن است بشر آزادى اجتماعى داشته باشد ولى آزادى معنوى نداشته باشد؟

یعنى بشر اسیر شهوت و خشم و حرص و آز خودش باشد ولى درعین حال آزادى دیگران را محترم بشمارد؟.

  • ۰ نظر
  • ۱۲ شهریور ۹۵ ، ۲۳:۰۰
  • الف سین

مشکل اصلی خیلی از دختر خانم ها و آقا پسرها آن است که قبل از انتخاب همسر ، خودشان را انتخاب نکرده اند . انتخاب خویش ؛ یعنی انتخاب مسیر زندگی ؛ یعنی انتخاب آنچه ، بهانه نفس کشیدن ما است . چه پسر و چه دختر ، باید کسی را برای زندگی انتخاب کنند که در زندگی ، بدنبال همان چیزی بگردد که خودش به دنبال آن می گردد ؛ در زندگی چیزهایی برایش مهم باشد که برای خودش اهمیت دارد .
برای مشاوره ازدواج می آید و می گوید : کسی به خواستگاری من آمده ؛ شغلش فلان و خانواده اش چنین و تیپ و ترکیبش آن چنان و عقایدش این و آن . منتظر است که من هم نظر خودم را بگویم . من هم می گویم : خودت چگونه هستی و به دنبال چه می گردی ؟ اگر معنویت ، جزء زندگی او هست ، تو هم این گونه ای ؟ اگر کار فرهنگی از دغدغه های اصلی زندگی اوست ، تو هم این چنینی ؟ اگر پول ، حرف اول و آخر را در زندگی او می زند ، در زندگی تو چه چیزی حرف اول و آخر را می زند ؟ اگر جلب نظر مردم در زندگی ، رکن زندگی او است ، رکن زندگی تو هم هست ؟ و ... .

  • ۴ نظر
  • ۱۱ شهریور ۹۵ ، ۲۳:۰۰
  • الف سین

آیا دموکراسى غربى، در جامعه اسلامى مى تواند اجرا شود؟
در ابتدا ببینیم دموکراسى، به چه معناست و چگونه در غرب به وجود آمد.
دموکراسى به معناى حکومت مردم بر مردم یا «مردم سالارى» است. دموکراسى جدید در غرب، هنگامى شروع شد که متدینین غربى متوجه شدند آئینى که به نام مسیحیت در دست آنهاست، کارآیى و قابلیت آن را ندارد که در تمام جنبه هاى زندگى انسان بویژه در زندگى اجتماعى نقش داشته باشد و قانونگذارى نماید. از این رو مشکل را بدین گونه حل کردند که حوزه کاربرد دین و حکمرانى خدا محدود به زندگى فردى انسان و چگونگى رابطه او با خدا باشد. آنها حاکمیت دین را در مسائل اجتماعى و سیاسى نپذیرفتند به عبارت ساده تر، دین کارش این شد که بگوید: نماز بخوان؛ دعا بکن؛ توبه و مناجات بنما؛ و اما اینکه بگوید حکومت چگونه باید باشد، سیاست چیست، قضاوت کدام است و یا نظامهاى ارزشى جامعه بر چه مبنایى است، ربطى به دین ندارد و به صلاح خداست که در این مسائل مهم بشر دخالت نکند!
بدین ترتیب دنیاى غرب،تکلیف خود را با دین مسیحیت که تحریف شده بود، روشن کرد و در مسائل سیاسى و اجتماعى و اقتصادى خیال خود را از خدا راحت کرد. آن گاه این مسأله براى غربیها مطرح شد که پس از گرفتن حکومت از دست خدا، آن را به چه کسى بسپاریم؟ متفکران غربى به دو راه حل رسیدند:
نخست آنکه

  • ۱ نظر
  • ۱۰ شهریور ۹۵ ، ۲۳:۰۰
  • الف سین

ناگوارى ‏ها دو گونه است: برخى به دست خود ماست و برخى در اختیار ما نیست.

بسیارى از حوادث تلخ به خاطر عدم دقت و مدیریّت خودماست. اگر در داد و ستدها، اسناد تجارى را محکم تنظیم نکردیم و ضامن و وثیقه از طلبکار نگرفتیم و او مال ما را نداد، مقصّر خود ما هستیم.

اگر روى حوض آب نرده نگذاشتیم و کودک در آن افتاد و غرق شد، مقصّر خود ما هستیم.

اگر مراعات بهداشت، قوانین رانندگى و آداب اجتماعى را نکردیم و گرفتار امراض و تصادفات و تحقیرها شدیم، مقصّر خود ما هستیم.

و امّا دسته دوم، دلایل متعدّدى دارد:

سختی‏ها، سبب رشد و تکاپوى انسان است. پیشرفت و رشد علوم، در سایه رفع نیاز و برطرف کردن مشکلات‏ حاصل شده است.

حوادث تلخ، کفّاره بسیارى از لغزش‏هاست.

حوادث تلخ، سبب تنظیم روحیّات مردم است.

پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمودند: اگر براى انسان سه چیز: مرض، مرگ و فقر نبود، غرور انسان شکسته نمی‏شد و انسان در مقابل هیچ چیز سر فرو نمی‏ آورد. «لولا ثلاثة فى ابن آدم ما طَأطأ رأسه شى‏ء المرض و الموت و الفقر»

حوادث تلخ، کمالات انسان را شکوفا می‏کند. آنکه گرفتار شده، با صبر و پایدارى رشد میکند و آنکه در رفاه است و براى نجات مردم تلاش میکند، با ایثار و از خودگذشتگى رشد میکند.

برشی از کتاب : پرسش های مهم و پاسخ های کوتاه (تمثیلات) ص 75

  • ۰ نظر
  • ۰۹ شهریور ۹۵ ، ۲۳:۰۰
  • الف سین

کتاب ، مقوله ی بسیار مهمی است. البته من به کارهای هنری ، تصویری ، تلویزیون ، سینما یا از این قبیل چیزها ، خیلی اعتقاد دارم ، اما کتاب نقش مخصوصی دارد. جای کتاب را هیچ چیزی پر نمیکند. کتاب را باید ترویج کرد. ...مردم باید به کتاب خوانی عادت کنند و کتاب وارد زندگی بشود. چندی پیش من دیدم که همین تلویزیون با بعضی از جوانان مصاحبه کرده بود و پرسیده بود که آقا! شما کتاب می خوانید؟ پاسخ داده بودند که : نه! ، اصلا کتاب را جزء ضروریات زندگی نمیدانند!

مصاحبه مقام معظم رهبری با خبرنگار صدا وسیما، نمایشگاه کتاب تهران 72/2/26

برشی از کتاب : من و کتاب

  • ۰ نظر
  • ۰۶ شهریور ۹۵ ، ۲۳:۰۰
  • الف سین
الف سین

خرمشهرها در پیش است ...
"کسی می‌تواند از سیم ‌خاردار دشمن عبور کند که در سیم خاردار نفس خود گیر نکرده باشد"
شهید چیت‌سازیان

آخرین نظرات